مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ حکایت «تپهسلام»، حکایت ارادت است، عشقی که قرنهاست در دل و جان این مردم ریشه دوانده و پایدار شده است؛ محبتی که برای ابرازش راههای گوناگون میجویند و در مسیر عرضه آن سر از پا نمیشناسند. برخلاف باور عمومی، «تپهسلام» نام خاص نیست؛ یعنی در پهنه جغرافیای تاریخی شهر مشهد و اطراف آن، فقط به یک نقطه اطلاق نمیشود.
تا حدود صد سال قبل که راههای ورود به مشهد متعدد و عموما از میان کوههای اطراف میگذشت، هر مسیر نقطهای خاص و ویژه داشت که از آنجا میشد گنبد طلای حرم رضوی را دید و از انعکاس نور خورشید در آن به وجد آمد. تمام این مکانها که در مسیر گذرگاهها و جادههای اصلی ارتباطی مشهد قرار داشتند، به «تپهسلام» مشهور بودند.
به همین دلیل، ممکن است در متون تاریخی مربوط به پیشینه مشهد، به چندین تپه سلام برخورد کنید که با موقعیت کنونی آن همخوانی نداشتهباشد؛ اما قدر مسلم این است که «تپهسلام» فعلی که بر سر راه شریفآباد به مشهد قرار داشت، مشهورترین «تپهسلام» اطراف مشهد بود؛ مسیری که بخش عمدهای از زائران حرمرضوی از آن عبور میکردند و به همین دلیل، برای توقف و عبور از آن، آداب خاص و ویژهای تعریف شده بود؛ تپهسلامی که امروز میخواهم درباره سرگذشت و تاریخ آن که پیوستگی خاصی با تاریخ و فرهنگ زیارت دارد، مطالبی را خدمت شما خوانندگان عزیز عرض کنیم.
همانطور که اشاره کردم، «تپهسلام» یک نام عام است و جالب است که فقط به مشهد اختصاص ندارد. در متون تاریخی میتوان رد و نشانهای بسیاری برای اثبات این امر یافت. مثلا علیرضاخان عضدالملک (درگذشته ۱۳۲۸قمری) در سفرنامه عتبات خود به وجود تپهای بااینعنوان در نزدیکی کربلا اشاره میکند و مینویسد: «سه فرسنگى کربلاى معلا «تپهسلام» است و آن تپهاى است تخمینا پنجاه ذرع در سى ذرع [و]گویا خاک دستى ریختهاند.
آنجا زیارت مختصرى خوانده، روانه شدیم؛ ولى گنبد مطهر دیده نشده [جلوى آن را]نخیلات گرفته است» یا حسن فسائی در «فارسنامه ناصری»، ضمن شرح خروج «فرهادمیرزا معتمدالدوله» از شیراز در سال۱۲۹۳قمری، مینویسد: «چون به «تپهسلام» که تل کوچکى از سنگ خرد و درشت برروىیکدیگرریخته است به اندازه یکمیلونیم در جانب صبوى شیراز رسیدند، حضرت والا پیاده گشته، روى به جانب قبله داشته، خطبه عربى، مشعر بر وداع به فصاحت تمام خوانده، با تمامت مشایعین خداحافظ [ى]فرموده، رخصت انصراف داده، بر کالسکه سوار گشته تشریف بردند.»
میتوان چنین تصور کرد که «تپهسلام» نامی عمومی برای مناطق مرتفع در اطراف شهرها بود که از فراز آن، باروها نمایان میشد و خبر از نزدیک بودن مقصد میداد؛ بااینحال، این عنوان در مشهد با فضای معنوی ناشی از وجود حرممطهررضوی پیوند خورده و موقعیتی متفاوت را ایجاد کرده بود.
«تپهسلام» امروزه حدود ۱۰ کیلومتر با مشهد فاصله دارد، اما در ادوار ماضی، این فاصله بیشتر بوده است. همانطور که اشاره کردیم، «تپهسلام» در مسیر راه اصلی مشهد-شریفآباد قرار داشت که بخشی از جاده اصلی مشهد-تهران بود. زائران امامرضا (ع) در این مکان توقف میکردند.
دلیل این توقف، پیدا بودن گنبد طلای حرمرضوی در دوردست بود؛ بههمیندلیل، کاروانسالار طوری کاروان را حرکت میداد که هنگام روز به «تپهسلام» برسند و او بتواند از مردم «گنبدنما» که نوعی مژدگانی است، دریافت کند. چارلز ادوارد ییت، نظامی و دیپلمات انگلیسی و کنسول بریتانیا در مشهد که در سال۱۲۷۲ خورشیدی به این شهر رسیده بود،
«تپهسلام» را اینگونه توصیف میکند: «در ۹میلى مشهد، بر فراز بلندى که به آن «تپهسلام» مىگویند، رسیدیم. «تپهسلام» محلى است که مسافرانى که به قصد زیارت به مشهد مىآیند، اولین منظره را از این شهر و گنبد طلاى حضرترضا (ع) در پیش رو مىبینند. در اینجا از کنار ستونى عبور کردیم که شعرى به فارسى بر آن حک شده بود. در این نوشته آمده بود که این راه به همت سپهسالار محمد، پسر امیر، والى خراسان، در سال۱۸۶۷م ساخته شده است.»
ستونی که «ییت» در متن کتاب «خراسان و سیستان» به آن اشاره دارد، درواقع «ستون زیارتنامه» است. زائران بعد ورود به «تپهسلام»، رو به گنبد مطهر میایستادند و به خواندن زیارتنامه میپرداختند. علاوه بر اینها آداب دیگری هم در «تپهسلام» برقرار بود که شاید کمترکسی از آنها خبر داشته باشد. یکی از این آداب، تراشیدن «سنگهای زائر» بود.
هانری رنه دالمانی، جهانگرد و پژوهشگر فرانسوی که در سال۱۲۷۷خورشیدی به مشهد سفر کرده است، دراینباره مینویسد: «طرف عصر ما به تپهاى رسیدیم که از آنجا دورنماى شهر پدیدار میگردد. در راه سنگهاى بزرگى را دیدیم که کمى تراشیده و مدور بودند و آنها را زوار مینامیدند. یکى از وظایف عابرین این است که سه دفعه این سنگها را به طرف شهر بغلتانند. ارابهرانان هم گاهى این سنگها را در روى ارابه خود گذارده و چند فرسخ آنها را نقل مکان میدهند ولى نباید آنها را بهطرف عقب نقل نمایند و اگر کسى چنین کارى را بکند، مرتکب گناه بزرگى شده است. ما هم به تقلید سایرین پیاده شده و هریک سه دفعه این زوار بىجان را به طرف شهر غلتاندیم.
مسافرت این سنگها براى زیارت ممکن است چندین سال به طول انجامد، اما به محض اینکه به شهر نزدیک شدند، پرستاران آستانه میآیند و آنها را با تشریفاتى به شهر میبرند و در محلى که برایشان معین شده و اکنون عده زیادى از آنها در آنجا دیده میشود جاى میدهند. خلاصه همین که به بالاى تپه رسیدیم تمام زوارى که چند روز با ما راه میپیمودند. سر تعظیم به طرف شهر فرود آوردند و بعد چند سنگى را بهعلامت رؤیت گنبد آستانه روى هم گذارده هرم کوچکى تشکیل دادند (سفرنامه از خراسان تا بختیاری؛ ص ۶۰۷ و ۶۰۸).»
زیارتنامهخوانی و سنگچینی، دو رسم فعال و موردتوجه در «تپهسلام» بود که با دقت خاصی رعایت میشد. شاید گزارش «مشتاقی نائینی» (درگذشته ۱۳۱۸ قمری) بتواند شواهد ما را برای درک وضعیت «تپهسلام» در عصر قاجار تکمیل کند. او در کتاب «تحفةالفقرا» مینویسد: «از «کلنبه» تا «تپهسلام» هفت میل است. در اینجا یک سنگ مرمر سیاه نصب کردهاند که روى آن سنگ، زیارتنامه حضرت امامرضا علیه السلام را کندهاند و از این تپه شهر مشهد با گنبد مقدس امام نمایاناند.»
گزارشی شفاهی از برخی موقوفههای مربوط به «تپهسلام» وجود دارد که ظاهرا مربوط به تهیه استخوان برای سگهای ولگرد و ریختن آنها دو فرسخ دورتر از «تپهسلام» است، تا زائران حرممطهررضوی، هنگام بیتوته از آزار و مزاحمت سگها در امان باشند؛ بااینحال، نگارنده در جستوجوی خود میان اسناد، به سندی درباره این موقوفه بر نخورد و از آن نشانی پیدا نکرد.
بههمیندلیل این ادعا باید تا کشف اسناد مربوطه با دیده تردید موردبررسی قرار گیرد. «تپهسلام» محل عبور کاروان اُمرا و سلاطینی بود که به قصد زیارت، جاده شریفآباد به مشهد را طی میکردند. ناصرالدینشاه در سفرهای خود به مشهد همیشه از این مکان عبور میکرد.
اعتمادالسلطنه در کتاب «تاریخ منتظم ناصری» به عبور ناصرالدینشاه از «تپهسلام» در سال۱۲۸۶قمری اشاره میکند و مینویسد: «روز دوازدهم به شریفآباد نزول اجلال فرمودند؛ روز سیزدهم به جانب طرق نهضتفرما شدند؛ در بین راه در محل موسوم به «تپهسلام» حضرت شاهنشاهزاده اجل والا جلالالدوله فرمانفرماى مملکت خراسان و حاجى بهاءالدوله و سایر چاکران و اعیان خراسان به رسم استقبال به تقبیل رکاب اعلى نایل گردیدند.
روز چهاردهم موکب مسعود به مشهد مقدس ورود فرمود و لدى الورود ذات اقدس همایون به زیارت روضه مقدسه رضوى سلاما... علیه تشرف جسته جقه مبارک را که علامت خاصه سلطنتى است، محض احترام پیشکش آستانه مشرفه حضرت فرمودند.»
بد نیست بدانید که اعطای این جواهر به حرم رضوی و نصب آن بر دیوار بالاسر مبارک در روضه منوّره، آغاز نصب جعبههای جواهر، موسوم به «خوانچه» در اطراف ضریح امامرضا (ع) بود. امروزه در نزدیکی «تپهسلام»، روستایی بسیار بزرگ با بیش از ۸ هزار نفر جمعیت وجود دارد که بهخاطر محصولات لبنیاتیاش مشهور است؛ اما به دلیل فعالیت وسایل نقلیه مدرن و عدم عبور از جاده قدیمی، آدابی که برشمردیم یکسره منسوخ شده است.